*دلتنگ*
دیگه دلتنگم نباش دیگه به فکرم نباش
میخوام برم یه جای دور یه جای پرت و سوت و کور
یه جایی که تو آسمونش پر از پرنده باشه
روی زمینش حتی یه آدمم نباشه
رسم دلشکستن و هیشکی بلد نباشه
توی این سفر کسی با من همسفر نباشه
میرم یه جایی که دیگه به فکر من نباشی
من باشم و خدام و فریاد بی صدایی
دیگه دلتنگم نباش دیگه به فکرم نباش
گفتم که نابود شدم هست بودم و دود شدم
شب بودم و روز شدم دل بودم و غم شدم
شاعر بودم شعر شدم ساقی بودم می شدم
نظرات شما عزیزان:
|